داستان پاره اجر
مرد در حالی که داشت با ماشین اخرین مدلش از خیابان رد میشد کودکی را دید که اجری در دست دارد وان را به سمت ماشینش پرتاب کرد مرد از ماشین پیاده شد ودید که ماشینش صدمه زیادی دیده رفت تا کودک را تنبیه کند ولی کودک گفت :اقا مرا تنبیه نکنید برادر بزرگ من ازروی ویلچرش افتاده و من توان بلند کردنش را نداشتم.مرد تحت تاثیر قرارگرفت وبه برادرپسر کمک کرد یادمان باشد هیچوقت در جاده زندگی انقدر سریع نباشیم که مارا با اجر نگه دارند
+ نوشته شده در شنبه هفتم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 13:12 توسط sobhan nt
|
سلام من سبحان ntهستم 15 سالمه دمتون گرم اومدین قدم رنجه کردین خو بریم سر اصل مطلب اول اگه نظر ندی دعا میکنم سوسک بره تو شلوارت دوما انتقادات وپیشنهادات گرم شما را پذیراییم خخخخخخخخخ